دفترم را باز کردم تا بنویسم از نگاه همیشه منتظرم از چشمان بارانیم از بوسه های نشکفته ام بنویسم برایت از ترسم ترس از بی تو ماندن و بی تو رفتن بی تو گفتن و بی تو خواندن بنویسم برایت از نغمه های شبانه غم در گنج عزلت تنهایی ام بنویسم برایت از معنای زندگی از اینکه من زندگی را در کنار تو بودن معنا می کنم زندگی را برای تو سرودن معنا می کنم من زندگی را در خروش چشمان نیلگونت معنا می کنم من زندگی را در آغوش تو بودن معنا می کنم ، معنای زندگی معنای بوسه های آتشین عشق است.
یکی بود یکی نبود یه دروغ کهنه بود
یکی موند یکی نموند حرف راست یه قصه بود
یکی موند با غصه ها، به غم عشق مبتلا
یکی رفت چه بی وفا با دورنگی آشنا
نالش از دیوه نبود، پشتشو دوری شکوند
اونکه موند ریشه پوسوند دلشو غصه سوزوند
با همه عشق و وفا راهی شد تو قصه ها
زیر آوار جفا دل دادش به هر بلا
قصه ها به سر رسید
اونکه موند یه قصه ساخت
اما هی هستی شو باخت
گم شدش تو قصه ها توی شهر عاشقا
به عشقش نرسید هیشکی خوابشو ندید
گل یادش رو نچید